دانشنامه دوستداران حقیقت daneshname3.parsiblog.com تفاسیری متفاوت از ایات عروج عیسی (ع) به اسمان - دوستداران حقیقت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فضیلتها چهارگونه اند : یکی از آنها حکمت است که قوام آن اندیشه است . [امام علی علیه السلام]
دوستداران حقیقت
این تحقیقی از دوست بسیار خوبم به نام محمد مهدی جوکار در وبلاگ حقیقت است ایشون از اسلام شناسان ودین شناسان بزرگ ایران هستند.

وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا
قَتَلْنَا الْمَسیحَ عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ
وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذینَ اخْتَلَفُوا
فیهِ لَفی‏ شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ
الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ یَقیناً (157) بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ
وَ کانَ اللَّهُ عَزیزاً حَکیماً (158)و هم از این رو که گفتند: ما مسیح
عیسی بن مریم رسول خدا را کشتیم، در صورتی که او را نه کشتند و نه به دار
کشیدند بلکه امر بر آنها مشتبه شد و همانا آنان که درباره او عقاید مختلف
اظهار داشتند از روی شک و تردید سخنی گفتند و عالم به او نبودند جز آنکه از
پی گمان خود می‏رفتند و به طور یقین مسیح را نکشتند *بلکه خدا او را به
سوی خود بالا برد، و پیوسته خدا مقتدر و کارش از روی حکمت است .سوره نسا

إِذْ قالَ اللَّهُ یا عیسی‏ إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَ رافِعُکَ إِلَیَّ
وَ مُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا وَ جاعِلُ الَّذینَ اتَّبَعُوکَ
فَوْقَ الَّذینَ کَفَرُوا إِلی‏ یَوْمِ الْقِیامَةِ ثُمَّ إِلَیَّ
مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَیْنَکُمْ فیما کُنْتُمْ فیهِ تَخْتَلِفُونَ
(55)فَأَمَّا الَّذینَ کَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَدیداً فِی
الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرینَ (56)به یاد آر وقتی که
خداوند فرمود: ای عیسی من، روح ترا قبض کرده به آسمان بالا برم و ترا پاک و
منزّه از آلایش و معاشرت کافران گردانم و پیروانت را تا روز قیامت بر
کافران برتری دهم. پس آن گاه بازگشت شما به سوی من خواهد بود که به حقّ
میان شما حکم کنم در آنچه بر سر آن با یکدیگر به نزاع و خلاف بر
می‏خاستید.55پس آن گروهی را که کافر شدند به عذاب سختی در دنیا و آخرت
معذّب گردانم و برای نجاتشان هیچ یاوری نخواهد بود. سوره ال عمران

 

..اسلام به روشنی و موکدا چنین مقرر می دارد که مسیح هرگز
کشته نشده و اورا بدار نیز نکرده اند بلکه خداوند متعال اورا بسوی خود بالا
برده است چنانکه فرمود : « قالَ اللَّهُ یا عیسی‏ إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَ
رافِعُکَ إِلَیَّ وَ مُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا...» گرچه علمای
مسلمان درباره معنای «وفات» و «رفع» و «تطهیر» اختلاف نظر دارند ، چنانکه
استاد عبدالوهاب نجار در کتاب قصص الانبیا ارای شماری از مفسران ، حدودا
بالغ بر 9 رای را ذکر کرده[1]  و از نگاه خویش
بهترین ارا را برگزیده است و ان اینست که میگوید که من تورا به سرامدت
خواهم رساند و بی انکه بکشندت تورا خواهم میراند و کسی را برتو چیزه نخواهم
کرد که تورا بکشد و این ایه کنایه از مصونیت ان حضرت(عصمت) از دست دشمنان
است، انگاه از همدیگر میپرسد جایگاه عیسی کجاست و کار اورا به چه کسی سپرده
اند؟ در پاسخش میگوید : خداوند متعال کار وبارش را برای ما بروشنی بیان
نکرده وداستانش را بازنگفته است. ما نیز اگاهی از انرابه خداوند  میسپاریم
تا چنین باشد که وی را در زمین میرانده و یا اینکه همچو اصحال کهف به خواب
فرو برده و یا اینکه اورا به اسمان فرابرده است. هرگز نمی توان درباره این
امور بطور قطع اظهار نظر کرد.[2]

درهر صورت، چنانکه محمد عبده در تفسیر المنار به ان تصریح
کرده علما دراینباره دو نظر دارند : رای نخست ، که مشهور نیز هست که خداند
متعال  جسم ان حضرت را در حالی که زنده بود فرابرد و ان حضرت در اخرالزمان
فرود خواهد امد و براساس شریعت محمدی در میان مردم حکم خواهد کرد، انگاه
خداوند اورا خواهد میراند.[3]

اما راه و رای دومی که استاد محمد عبده از ان سخن میگوید [4] انست که ایه بر ظاهر حمل شود و «توفی» به معنای ظاهر مستفاد و متبادر  از ان ، یعنی « میراندن عادی» معنی شود، انگاه بطور طبیعی  «رفع/بالا بردن» بعد از ان به معنای « رفع روح/ فرابردن جان»
خواهد بود. فخررازی میگوید «متوفیک » یعنی من تورا می میرانم و از ابن
عباس و محمد بن اسحاق نیز همین معنی روایت شده است که گفته اند : مقصود ان
بود که دشمنان یهودی اش به او دست نرسانند واورا نکشتند.[5]
انگاه خداوند متعال برای نکوداشتن اورا به اسمان فرا برد و مفسران
دراینباره نیز سه نظر دارند نخست انکه وهب می گوید سه ساعت پس از مردنش
خداوند اورا به اسمان بالا برد ، اما حاکم از همو روایت کرده که خداوند
متعال اورا هفت ساعت میراند، انگاه زنده گردانید و میریم سیزده ساله بود که
به او ابستن شد و وی در سی و سه سالگی به اسمان فرابرده شد و مادرش پس از
رفع او نیز شش سال زیست؛  دوم اینکه محمدبن اسحاق میگوید وی هفت ساعت مرد
(چنانکه یکی از نظریات وهب بن منبه نیز چنین است) انگاه خداوند اورا زنده
گرداند و به اسمان فرابرد ؛ سوم انست گه ربیع بن انس می گوید : خداوند
متعال به هنگام فرابردنش به اسمان اورا میراند . چنانکه می فرماید «الله
یتوفب الانفس حین موتها و التی لم تمت فی منامها /خداوند جانها را به هنگام
مرگ انها می ستاند و ان جان هایی که نمرده اند انها را در خوابشان
میستاند» . همچنین از ربیع و حسن بصری روایت شده که خداوند متعال از روی
مهربانی در حق عیسی اورا در حال خواب به اسمان برد [6]

(بهرحال )

 ما نیز به دو نظرگاه دراینباره قائل هستیم رای نخست ( بعنوان نظر جمهور) براین باور است که خداوند حضرت مسیح را زنده با تن و جان به اسمان فرابرد واو همواره زنده است و در نزد خداوند روزی داده میشود.
اما اینکه واقعا به کدامین اسمان برده شده در اینباره اختلاف نظر وجود
دارد. انان که قائل به  زنده فرابردن مسیح به اسمان هستند ضمن استناد به
ایه های 157-158 که پیش از این به ان تصریح شد به این ایه نیز استناد می
کنند که میفرماید« وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ إِلاَّ لَیُؤْمِنَنَّ
بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهیداً
(159)/هیچ فردی از اهل کتاب نیست مگر آنکه قبل از مرگش بطور حتم به عیسی
ایمان می‏آورد و عیسی در قیامت علیه آنان گواه خواهد بود »
[7] از این ایه جنین بر می اید که عیسی در اخرالزمان هبوط خواهد کرد تا به شریعت محمد  حکم کند..........

اما نظر
دوم، که تنها برخی از علمای مسلمان بدان باور دارند انست که مسیح پس از
رهایی از توطئه یهود وپس از انکه نتوانستند اورا بکشند و بدار اویزند  عملا
وفات یافت و اینکه خداوند می فرماید : « بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ [نسا159] و  « وَ رافِعُکَ إِلَیَّ [ال عمران 55]. منظور از ان رفع ، بزرگداشت و تکریم است ، چنانکه برای این گفته چنین دلیل می اورند که خداوند متعال  عبارتِ [«إِنِّی مُتَوَفِّیکَ» را برای عبارت « وَ رافِعُکَ إِلَیَّ» ] مقدم داشته است و  همچنین به این ایه استناد می کنند که می فرماید : « ما
قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ ما أَمَرْتَنی‏ بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی
وَ رَبَّکُمْ وَ کُنْتُ عَلَیْهِمْ شَهیداً ما دُمْتُ فیهِمْ فَلَمَّا
تَوَفَّیْتَنی‏ کُنْتَ أَنْتَ الرَّقیبَ عَلَیْهِمْ وَ أَنْتَ عَلی‏ کُلِّ
شَیْ‏ءٍ شَهیدٌ / به انان نگفتم مگر انچه که مرا به ان فرمان  داده بودی ،
که خدا، پروردگار من و پروردگارتان را بپرستید و تا زمانی که در میانشان
بوم برانان گواه بودم ، انگاه مرا برگرفتی خودت برانان نگهبان بودی و تو بر
همه چیز گواهی
» مائده117 .
[8]
منظور انست که کسی از اهل کتاب –یهود و نصری- نیست، مگر انکه به هنگام 
دیدار با فرشته مرگ به او ایمان می اورد اما چنان ایمانی (ایمان در حال یاس
و مرگ) هرگز سودی نمی بخشد انگاه فرد یهودی اقرار می کند که او رسول خداست
و نصرانی میپذیرد که او پیامبر خدا بوده است.
[9]

شیخ محمود شلتوت در فتاوای خویش در معنای عبارت قرانی ِ « یا عیسی‏ إِنِّی مُتَوَفِّیکَ» می گوید که یعنی من تورا چنانکه معمول است می میرانم ، چراکه معنای لغوی و قرانی عبارتِ «متوفیک» همان میراندن عادی است . [10] و هرکس که بگوید  عیسی زنده و در اسمان است ، این ادعا و پنداری بیش نیست ، چنانکه مقرر می دارد که «رفع» در عبارتِ « وَ رافِعُکَ إِلَیَّ» بالا بردن مرتبت – نه بالابردن تن- است ، چرا که به دنبال ان می فرماید : « وَ مُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا»
از این عبارت بر می اید که اینجا جایگاه تشریف و گرامیداشت است ، چنانکه
رفع به این معنا بسیار در قران کریم کاربرد دارد. از قبیل  « فی بٌیٌوتِ
اذنٌ اللهِ اَن تَرفَع» ، «نَرفَعٌ دَرَجاتِ مِن نَشاء» ، «و رَفَعنالَکَ
ذِکرَک» و... از این روی مقرر شده که تعبیر به « وَ رافِعُکَ إِلَیَّ» و «
بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ» مانند انست که بگویند « فلانی به رفیق
اعلی پیوست یا خدا با ماست و... که از تعمد اینها جز رعایت و نگاهداشت و
جای گرفتن در کنف حمایت پاک الهی چیزی فهمیده نمی شود ، کسی که واژه «السماء/اسمان» را از کلمه  «الیه»
می فهمد ، خداوندا تو گواه باش که به این تعبیر روشن قرانی ستم کرده اند و
دربرابر قصص و روایات نامبتنی – حتی بر ظن – تا چه رسد به یقین و برهان و
شبه برهان ، تسلیم شده اند.

انگاه شیخ محمود شلتوت
چنین نتیجه میگیرد که قران و سنت پاک هیچ مستندی وجود ندارد که بتواند
باوری پدید اورد که مایه ارامش دل شود که تن عیسی به اسمان فرا برده شده و
تاکنون درانجا زنده است و در اخرالزمان از انجا فرود می اید. اما تمام ان
چیزی که از ایات وارد شده دراینباره بر می اید اینست که خداوند به عیسی
وعده داده که ترا به سرامد خویش خواهد رساند و بسوی خویش فراخواهد برد و از
کافران در امان خواهد داشت، انگاه این وعده محقق شد و دشمنانش اورا نکشتند
و به صلیب نکشیدند، بلکه خداوند اورا به سرامدش   رساند و به سوی خود فرا
برد. ولی اگر کسی منکر فرابردن تن عیسی به اسمان و زنده بودن او تا به
امروز و نزول او در اخرالزمان شود انگاه او منکر امری نیست که بدلیل قطعی
ثابت شده باشد و هرگز از اسلام و ایمان بیرون نرفته است.

انگاه نظر محمد عبده وشاگردش رشید رضا
– در جز دهم مجلد28 تفسیر المنار- ذکر میکند که در ان میگوید : کوتاه سخن
اینکه در قران کریم هیچ نصی صریحی دراینباره وارد نشده که معلوم بدارد تن و
جان عیسی زنده – همچون زندگی دنیوی تن و جان – به اسمان فرا برده شد،
چنانکه برحسب سنت الهی به خوراک نیازمند باشد ، همچنین نص صریحی دراینباره
وارد نشده که وی از اسمان فرو خواهد امد بلکه این باور نصارا است که از زمان ظهور اسلام کوشیده اند انرا در میان مسلمانان شایع کنند.
[11]

همچنین مراغی
براین باور است که هیچ نص قاطعی در قران کریم وارد نشده که تن و جان عیسی
بالا برده شده و او به تن و جان زنده است، اما از ظاهر ایه 55 سوره ال
عمران چنین برمی اید که  خداوند اورا میراند ، انگاه اورا فرا برد و از
ظاهر واژه رفع نیز جز بالا بردن مرتبت و منزلت در نزد خداوند، چیز دیگری
فهمیده نمیشود، چنانکه در حق ادریس (ع) می فرماید : « وَ رَفَعَناهُ مَکاناّ عَلیاَ»
و بنابراین بسیاری از دانشمندان مسلمان همین معنای ظاهری را گرفته اند و
معتقدند که خداوند اورا به مرگ معمول میرانده است ، انگاه درجاتش را در نزد
خویش هرچه بیشتر بالا برده است وان حضرت به حیات روحی – همچون حیات شهیدان
و پیامبران دیگر – زنده است، اما بیشتر علما  براین باورند که تن وجان
عیسی ع زنده است و این ایه را براساس احادیثی که انرا درواقع شارح و مفسر
قران می داند تفسیر کرده اند.
[12]
اما هیچ یک از این احادیث به تواتر نرسیده اند تا بتوانند مبنای عقیده فرد
مسلمان قرار گیرند و عقیده جز به نص قران  حدیث متواتر ثابت نمی شود.
بنابراین بر فرد مسلمان واجب نیست که باور داشته باشد که حضرت عیسی به تن و
روح زنده است و کسی هم منکر چنین نظرگاهی باشد از نظر شریعت اسلامی کافر
شمرده نمیشود. و ان دسته از ائمه مجتهدان نیز که با این رویکرد به این
موضوع نگریسته اند سرچشمه نظرگاه انان یکی بوده است و همگی از رای فخر رازی
پیروی کرده اند که میگوید : « بدانکه این ایه براین حقیقت دلالت می کند که
رفع در عبارت (و رافعک الی) بالا بردن جایگاه و مرتبت – نه مکان و جهت-
است چنانکه بالا بردن دراینجا مکان نیست بلکه درجه و منزلت است
[13]»




-این وجوه عبارتنداز الف ) معنای عبارت « إِنِّی
مُتَوَفِّیکَ وَ رافِعُکَ إِلَیَّ » باید گفت که کلام در ان متضمن تقدیم و
تاخیر است ، ب) مراد انست که  من تو را به سرامدت خواهم رساند بیانکه تورا
بکشند تورا خواهم میراند ج) مراد برکرفتن و بالا بردن است چنانکه اگر عرب
بگوید «توفی المال» معنای استیفا و قبض ان است . د) مراد از وفات در اینجا
خواب است چراکه دو وازه به جای همدیگر برده میشود جنانکه  از ربیع روایت
شده که خداوند متعال از روی مهرورزی حضرت عیسی را در خواب فرا برد . ه) اجل
تو همچو شخص متوفی است  جرا که به ان شبیه تر است . و) مراد از وفات مرگ
قوای شهوای مانع از رسیدن به ملکوت است. ز) یعنی تورا میگیرم در حالی که حق
تن و جانت را میگذارم انگاه تفسیر "ورافعک" نیز همان معنای پیشین را دارد.
ح) مراد اینده ی عمل توست الوسی میگوید بیشتر این وجه به ویزه مورد اخیر
بعید بنظر میرسد. ط) ابن جریز از وهب روایت کرده که گفت خداوند متعال سه
ساعت از روز عیسی را میراند تا اینکه اورا به سوی خویش فرا برد. حاکم روایت
دیگری را نیز او نقل میکند به این عبارت که : هفت ساعت اورا میراند و
انگاه زنده اش کرد (عبدالوهاب نجار ، قصص انبیاص432)[1] -

- همان ص 423[2]

-فی ضلال القران 1/403[3]  

- تفسیر المنار3/260[4]

- تقسیر فخررازی8/67+تفسیر روح المعانی3/179[5]

- روح المعانی 3/179[6]

7-بنکرید به عموم تفاسیر معتبر سنی و شیعه از این ایه

-سید قطب در تفسیر این ایه می گوید : که از ظاهر
نصوص قرانی برمی اید که  که خداوند حضرت عیسی را میراند و پس از ان بسوی
خود قرا برداما از برخی اثار برمی اید ی هنوز زنده است اما من میان ایندو
سخن تعارضی نمی بینم که از یکسوی خداوند اورا از زندی دنیوی میمیراندو از
دیگر سووی در نزد لت حضرت زنده باشد چنانکه شهیدان در عرصه زندگی مرده اند
ولی نزد خدا زنده اند از صورت زندگی او در نزد انحضرت و کیفیت ان چیزی
نمیدایم او در قران ب خدایش می گوید «اِنَنی لاادری ما ذا کان مهم بعد
وفاتی» (فی ظلال قران 2/1001) همو در تفسیر ایه « و السلام علی یوم ولدت و
یوم اموت و یوم ابعث حیا» مریم33 میگوید : در این صورت حضرت مسیح باید
زندگی محدود برخوردار از سرامدی داشته باشد و او میمیرد و برانگیخته میشود و
خداوند متعال در روزی که زاده شد  و روزی که می میرد و روزی که برانگیخته
میشود برای او سلامتی و طمانینه مقرر کرد، نص دراینجا درباره مرگ و
برانگیخته شدن حضرت عیسی صریح استو در  این حقیقت هیچ تاویلی و جدالی نمی
پذیرد.[8]

- محمد الطیب النجار، تاریخ الانبیا فی ضو القران و السنه النبویه ص282-283[9]

- ازجبایی روایت شده که عیسی مرد انگاه پس از ان به اسمان برده شد . روح المعای 7/69[10]

-محمود شلتوت ، الفتاوی ص52-57+محمود بن شریف ص207[11]

-همان 209-210[12]

13-فخررازی ، تفسیر8/69

برگرفته از بررسی تاریخی قصص قران نوشته محمد بیومی مهران ج3 ص311-321(خلاصه شده)

همچنین رویکرد فوق را مقایسه کنید با المیزان : http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j5/alm00018.htm#link114

 




  • کلمات کلیدی :
  • مسلمان میهنی ::: یکشنبه 91/10/24::: ساعت 9:55 عصر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ