دانشنامه دوستداران حقیقت daneshname3.parsiblog.com اختراع تلفن - دوستداران حقیقت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و شنید مردى دنیا را نکوهش مى‏کند فرمود : ] اى نکوهنده جهان ، فریفته به نیرنگ آن ، به ژاژهایش دلباخته و به نکوهشش پرداخته . فریفته دنیایى و سرزنشش مى‏نمایى ؟ تو بر دنیا دعوى گناه دارى ، یا دنیا باید بر تو دعوى کند که گنهکارى ؟ دنیا کى سرگشته‏ات ساخت و چسان به دام فریبت انداخت ؟ با خفتنگاههاى پدرانت که پوسیدند ؟ یا با خوابگاههاى مادرانت که در خاک آرمیدند ؟ چند کس را با پنجه‏هایت تیمار داشتى ؟ و چند بیمار را با دستهایت در بستر گذاشتى ؟ بهبود آنان را خواهان بودى ، و دردشان را به پزشکان مى‏نمودى . بامدادان ، که دارویت آنان را بهبودى نداد ، و گریه‏ات آنان را سودى . بیمت آنان را فایدتى نبخشید ، و آنچه خواهانش بودى به تو نرسید ، و نه به نیرویت بیمارى از آنان دور گردید . دنیا از او برایت نمونه‏اى پرداخت ، و از هلاکتجاى وى نمودارى ساخت . دنیا خانه راستى است براى کسى که آن را راستگو انگاشت ، و خانه تندرستى است آن را که شناختش و باور داشت ، و خانه بى نیازى است براى کسى که از آن توشه اندوخت ، و خانه پند است براى آن که از آن پند آموخت . مسجد محبان خداست ، و نمازگاه فرشتگان او ، و فرود آمد نگاه وحى خدا و تجارتجاى دوستان او . در آن آمرزش خدا را به دست آوردند و در آنجا بهشت را سود بردند . چه کسى دنیا را نکوهد حالى که بانگ برداشته است که جدا شدنى است ، و فریاد کرده است که ناماندنى است ، گفته است که خود خواهد مرد و از مردمش کسى جان به درنخواهد برد . با محنت خود از محنت براى آنان نمونه ساخت ، و با شادمانى‏اش آنان را به شوق شادمانى انداخت . شامگاه به سلامت گذشت و بامداد با مصیبتى جانگداز برگشت ، تا مشتاق گرداند و بترساند ، و بیم دهد و بپرهیزاند . پس مردمى در بامداد پشیمانى بد گوى او بودند و مردمى روز رستاخیز او را ستودند . دنیا به یادشان آورد ، و یادآور شدند . با آنان سخن گفت و گفته او را راست داشتند . و پندشان داد ، و از پند او بهره برداشتند . [نهج البلاغه]
دوستداران حقیقت
 
 
Alexander Graham Bell
1892 هنگامی که گراهام بل بین شیکاگو
و نیویورک ارتباط تلفنی برقرار کرد.
آلکساندر گراهام بل (Alexander Graham Bell) در سال 1847 در اسکاتلند بدنیا آمد. او پدر و مادری تحصیل کرده داشت و تحصیلات اولیه را نزد والدین خود آموخت، مادر او تقریبا" ناشنوا بود و برعکس پدرش گفتار درمان. شاید به همین دلیل بود که آلکساندر از ابتدا علاقمند به مسائل صوتی بود و در باره آن بسیار تحقیق کرد. وی علاوه بر دانش صدا به هنر عمومی، موسیقی و سرودن شعر علاقه بسیار داشت. پس از انجام تحصیلات اولیه نزد والدین در انگلستان به دانشگاه رفت و در سال 1870 به ایالات متحده مهاجرت کرده از دانشگاه بوستون (Boston) درجه پروفسوری در فیزیولوژی صدا (Vocal Physiology) گرفت.

جمله مشهوری به اینصورت داشت : "گه گاه یک سری کاه و تکه های چوب را به هم بریزید و در آن شیرجه بزنید. مطمئن باشید که هر دفعه چیز جدید در آنها خواهید یافت که دفعه قبل آنرا ندیده بودید. چیزی که بدون شک می تواند ذهن شما را مشغول به فکر کردن بکند، همه اختراعات و اکتشافات بزرگ نتیجه فکر کردن زیاد بوده است".

او همواره آرزوی اینرا در سر می پروراند که تکنولوژی ارسال و دریافت تلگراف را بهبود بخشد. هرچند امروزه همه ما می دانیم برای تبدیل صوت به جریان الکتریکی به چیزی بیش از یک سیم پیچ، یک آهن ربا و یک صفحه کاغذی بزرگ احتیاج نیست اما او کسی بود که برای اولین بار اینکار را انجام داد و در سال 1875 توانست دستگاهی بسازد که صدای انسان را به امواج الکتریکی تبدیل می کند. بیشتر روی آن کار کرد و خیلی زود توانست پس از گذراندن جریان الکتریکی از سیم آنرا دوباره به صوت تبدیل کند و نام آنرا "دستگاه صحبت الکتریکی" (electrical speech machine) گذاشت.

سال 1876 بود و نمایشگاهی در فیلادلفیا در جریان بود، در آخرین دقایق بل توانست خود را به نمایشگاه برساند. چون دیر به آنجا رسیده بود جای خیلی بدی برای نشستن نصیبش شد، اما خیلی زود هنگامی که نوبت به او رسید تا اختراع خود را معرفی کند توجه همه حاضرین در سالن به سوی او جلب شد. خبر اختراع دستگاهی که اجازه می دهد دو نفر در مسیر دور با یکدیگر صحبت کنند خیلی زود به اروپا رسید.

بل هرگز تصور اینرا نمی کرد که اختراعی که او کرده است انقلاب عظیمی در صنعت مخابرات (telecommunications) بوجود خواهد آورد. او هرگز فکر نمی کرد روزی فرا خواهد رسید که به پشتوانه اختراع او علاوه بر صدا، تصویر، اطلاعات و ... بین نقاط دور در دنیا رد و بدل شود.

شاید جالب باشد بدانید که آلکساندر گراهم بل از موسسین National Geographic Society در سال 1888 نیز می باشد.


  • کلمات کلیدی :
  • مسلمان میهنی ::: یکشنبه 86/12/12::: ساعت 9:0 صبح


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ